یک اتفاق بد
سلام عزیز دلم به روی ماهت چند روز پیش بود که یه اتفاق بد افتاد نههههههههه چرا اخههههههه... قضیه این بود که رفته بودیم دو روزی مشهد..برای وقت دکتر بابا... روز اول رفتیم باغ وحش خیلی خووووووب بود...تو که فقط با بز و گوسفند و اینا حال میکردی...نیست سرشونو از نرده میاوردن بیرون ..تو هم تند تند بهشون پفیلا میدادی ... شب اخری با خاله و عمو (همون اتا و دییل) رفتیم سد و من خوردم زمین و پام داغوووون شد..خدا رو شکر استخون طوری نیست ولی پدر تاندوماش در اومده دیگه برگشتیم و رفتم دکتر و الان پام تو گچه...تا یه ماه دیگه باید تو گچ باشه.... واااااااااااای خیلی سخته یه مامان با یه بچه ی کوچیک تو این وضعیت...طفلکی بابا و مامانیا خیلی تو ...
نویسنده :
مامان و بابا
1:50